به گزارش مجله خبری نگار،در تلاش برای کاهش شیوع مسائل گیج کننده و معکوس کردن علت، دانشمندان دانشگاه آگسبورگ در آلمان از تجزیه و تحلیل تصادفی مندلی دو نمونه استفاده کرده و به بررسی انواع ژنتیکی برای تعیین خطرات مستقیم همبودی پرداختند. محققان از این روش برای ایجاد ارتباط بالقوه بین اختلال نقص توجه یا بیش فعالی و هفت بیماری استفاده کردند که افسردگی بالینی اساسی، اختلال دوقطبی، اختلال اضطراب، اسکیزوفرنی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، بی اشتهایی عصبی و حداقل یک بار اقدام به خودکشی میشود.
محققان خاطرنشان کردند: ما از مجموعهای از مجموعه دادهها برای به دست آوردن بهترین شواهد ممکن استفاده کردیم. محققان هیچ ارتباط علتی بین اختلال نقص توجه یا بیش فعالی و اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی یا اضطراب پیدا نکردند، اگرچه از هر ۱۰ کودکی که تشخیص داده میشود سه کودک مبتلا به اختلال رشد عصبی هستند، اضطراب را به عنوان یک بیماری همراه دارند.
با این حال، محققان پیوندهای علّی و یک عامل خطر افزایش یافته برای بی اشتهایی عصبی ۲۸ درصد و شواهدی را پیدا کردند که نشان میدهد اختلال نقص توجه یا بیش فعالی هم باعث و هم ناشی از افسردگی میشود. محققان با تنظیم نتایج به منظور تأثیر افسردگی بر سایر شرایط، ارتباط علی مستقیمی با اقدام به خودکشی پیدا کردند.
به گفته محققان، در سراسر جهان، حدود ۵٫۳ درصد از کودکان و نوجوانان و ۲٫۵ درصد از بزرگسالان مبتلا به اختلال نقص توجه یا بیش فعالی هستند که این اعداد احتمالاً به دلیل تشخیصهای جدید بزرگسالان بیشتر است. زمانی که عمدتاً به عنوان یک اختلال مشخص شده با مشکلات رفتاری در کودکان عمدتاً پسر دیده میشد، اکنون به عنوان یک اختلال عملکرد عصبی شناخته میشود که عملکرد اجرایی، تنظیم هیجانی و انگیزه را مختل میکند.
در سال ۲۰۲۰، تخمین زده شد که بیش از ۳۶۶ میلیون بزرگسال در سراسر جهان دارای اختلال نقص توجه یا بیش فعالی هستند. هیچ درمانی برای آن وجود ندارد و فقط درمان برای مدیریت علائمی که میتواند تا حد زیادی در کار و زندگی شخصی تداخل ایجاد کند.
در حالی که تصور میشود این عارضه تا حد زیادی ژنتیکی باشد و حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد موارد اختلال نقص توجه یا بیش فعالی را تشکیل میدهد، یک ژن مسئول این بیماری وجود ندارد و دانشمندان هنوز در تلاش هستند تا بفهمند که چگونه عوامل اجتماعی و سایر عوامل نقش دارند.
اختلال نقص توجه یا بیش فعالی اخیراً با مجموعهای از بیماریهای غیر روانی مرتبط شده است. این مطالعه نه تنها به عنوان یک سیستم هشدار اولیه برای بیماریهای روانی همراه است، بلکه میتواند پزشکان را در درک بهتر روابط بین اختلالات و بهترین روش درمان آنها راهنمایی کند.
شرحکامل این تحقیق در مجله BMJ Mental Health منتشر شده است.